مدتی بود که سوالی در ساحت مکتب اشراق من را به خود مشغول کرده بود. اینکه اگر سهروردی عالم ماده را ظلمت (تاریکی) و ظلمت را نیز عدم آگاهی می داند. چرا آدمی در ظلماتی مثل شب تاریک، آرامش بیشتری دارد و احساس خودآگاهی و دیگرآگاهی بیشتری می کند. چون اگر تاریکی همان ناآگاهی است قطعا در شب تاریک که عالم تبدیل به ظلمتکده می گردد باید عدم آگاهی و در نتیجه عدم آرامش و جهل برای آدمی بیشتر گردد. دیشب که داشتم حی یقظان و انسان معلق در فضای ابن سینا را مطالعه می کردم جواب این سوال برایم مکشوف شد. گفتم شاید برای شما نیز جالب باشد و با شما در میان بگذارم.

ببینید درست است که شب تاریک است و عالم تبدیل به ظلمتکده می شود اما از آنجایی که  شب دارای سکوت است و هیاهوی روز را ندارد، انسان تمرکزش از تعلقات رها  و باعث می گردد که چراغ نفسش روشن، نورانی و  آگاهیش افزون گردد. در نتیجه باعث شود که شبش نورانی و پر آرامش گردد. من قبلا در خود شب به دنبال پاسخم می گشتم اما نهایتاً پاسخم را در درون خودم یافتم. پس این تاریکی شب نیست که باعث آرامش ما میشود بلکه این پرتو افکنی نور نفس است که باعث آرامش شب می گردد.

البته اگر خدا کند که در جایی به سر ببریم که آلودگی نوری تهران را نداشته باشد و بتوانیم طاق آسمان و کهکشان راه شیری به همراه ستارگان پرفروغش و شهاب سنگ ها را بهتر مشاهده کنیم مثلا جاهایی مثل روستاها یا کویر یا صحراهای خراسان و سمنان و اصفهان و امثالهم، آنگاه پرتوافکنی این چراغ ها و مهتاب های آسمان به اضافه نورافشانی نفسمان که محض آگاهی است باعث می شوند که شب هایی باحال و پر عشق و مَلَس داشته باشیم. اگر به  همه اینها، یکی از آوازهای استاد شجریان و یک دیوان حافظ یا مثنوی معنوی مولوی یا غزلیات سعدی به اضافه یک فلاکس چای و صد البته یک دوست اهل دل همراه شود شبی خلق می شود بی بدیل و تکرار نشدنی. خدا نصیب همه مان بکند این همه فضل و عشق را. 

حمید خسروانی 

 

 


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

بیمه تامین اجتماعی کشاورزان و روستائیان globelang نیکیار درمان زود انزالی با داروی گیاهی و 100 درصد طبیعی لرزه گیر پلاستیک | محصولات پلاستیک | ضایعات پلاستیک | پلیمرمال Thomas ارز ديجيتال غمزه یار