آنچنان به او نزدیک شد که خود را گم کرد و او را خود پنداشت و خود را او. گفت: یک لحظه صبر کن، من توام یا تو من. مگر نه اینست که جمع نقیضین محال است؟ گفت: در اینجا جمع همه ی محال ها ممکن است.

 

نی من منم و نی تو تویی و نی تو منی 

هم من منم و هم تو تویی و هم تو منی 

من با تو چنانم ای نگار ختنی 

کاندرغلطم که من تو ام یا تو منی

 

نحن اقرب الیه من حبل الورید

 

 


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

BeroozresaanOrganic سخنان بزرگ شیروان ،جملات عاشقانه vapormo دامؤن گنجینه شهدای جهان اسلام وبلاگی مناسب برای همه افراد... angoshtaronline.ir